در انواع سازههای خاكی و یا مستحدثاتی كه بر روی خاك بنا میشوند, مهندسین ژئوتكنیك با طیف متنوعی از خاكها روبرو هستند. این طیف، گستره وسیعی از خاكهای چسبنده تا دانهای را پوشش میدهد بهطوری كه خاكهایی با خصوصیات بین این دو نوع خاك از وسعت بیشتری در طبیعت برخوردارند. مورن كه از مصالح با منشأ یخچالی است، مثال مناسبی از مصالح مخلوط میباشد. رسهای مخلوط از انواع دیگر مصالح مخلوط میباشند كه دارای دانهبندی گستردهای بوده و در برگیرنده مصالحی مانند رس، ماسه، شن، و حتی قلوهسنگ میباشند. به علت استفاده وسیع از رسهای مخلوط در هسته سدهای خاكی، شفیعی(۲۰۰۰) مطالعات جامعی برای تعیین خواص تغییرشكل تناوبی این خاكها انجام داد. این خواص شامل مدولبرشی(G)، نسبتمیرایی(D) و فشارآبمنفذی(U) میباشند.
از سوی دیگر سیستمهای استنتاج فازی در سالیان اخیر كاربردهای موفقیتآمیزی در حل مسائل مهندسی ژئوتكنیك داشتهاند. باتوجه به پرهزینه بودن و همچنین زمانبر بودن انجام آزمایشات برای تعیین خواص تغییرشكل تناوبی رسهای مخلوط، در این تحقیق با تكیه بر دانش سیستمهای استنتاج فازی و مدلهایی كه براساس آن ساخته میشود، از سیستمهای استنتاج انطباقی عصبی-فازی مختلفی(که آموزش این سیستمها توسط نرمافزارMATLAB صورت پذیرفت) برای پیشبینی هر کدام از پارامترهای مدولبرشی، نسبتمیرایی و فشارآبمنفذی استفاده شد و پس از مقایسه در بین مدلها، در نهایت مدلی كه بهترین عملكرد را نشان داد برای انجام تحلیلحساسیت انتخاب شد. در مرحله تحلیلحساسیت، حساسیت پارامترهای خروجی نسبت به متغیرهای ورودی مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج حاصل از تحلیلحساسیت مطابقت خوبی با نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد.
بررسی مدلها گویای این واقعیت است كه مدلهای ارائه شده توانایی خوبی در پیشبینی خواص تغییرشكل تناوبی رسهای مخلوط ازخود نشان میدهند. بهاین ترتیب میتوان از مدل سیستمهای استنتاج فازی ساخته شده، بهخوبی به عنوان ابزاری قدرتمند در جهت تخمین این خواص استفاده كرد.