ديوارهاي برشي بتن مسلح، يکي از متداول ترين سيستم هاي باربر جانبي هستند که به دليل سختي و مقاومت زيادشان، به طور گسترده در ساختمان ها به کار مي روند. اين سيستم مقاوم در برابر بارهاي جانبي، در زلزله هاي سه دهه اخير، عملکرد خوبي در کنترل خسارت ها و آسيب هاي وارد به اجزاي غيرسازه اي از خود نشان داده است. با اين حال اين اعضاي سازه اي، از نظر شکل پذيري مقبوليت چنداني ندارند. در حقيقت، در يک ديوار برشي بلند تحت بار جانبي، تغييرشکل هاي پلاستيک در مفصلي در پاي ديوار رخ مي دهد که بخش کوچکي از ديوار را در بر مي گيرد و عملا ظرفيت شکل پذيري ساير قسمت هاي ديوار، بلا استفاده باقي خواهد ماند. تجربيات بدست آمده از ديوارهاي برشي کوپله و شکاف-دار، دريچه اي نو به سوي جامعه مهندسي گشود. فراهم نمودن امکان گسترش مفاصل پلاستيک در دو انتهاي تيرهاي رابط، سبب شد تا جذب انرژي درارتفاع ميسر شده و درنتيجه رفتار اين نوع ديوارها شکل پذيرتر گردد. با توجه به اين موارد، به نظر مي رسد که بتوان مفهوم جذب انرژي در ارتفاع را به کليه ديوارهاي بازشودار تعميم داد. آنچه در پژوهش حاضر بر آن تاکيد مي شود، استفاده از پتانسيل جذب انرژي ناشي از توزيع نيروي برشي در ارتفاع ديوار است، تا بتوان با ترکيب آن با جذب انرژي خمشي در پاي ديوار، به شکل پذيري دوگانه خمشي- برشي دست يافت. اين مفهوم، تنها از طريق ديدگاه ديناميکي قابل بيان بوده و با استفاده از تفکر استاتيکي، کاملا توجيه ناپذير است. به همين منظور، با استفاده از تحليل هاي لرزه اي بر روي مدل هاي غيرخطي خرپاي معادل از ديوارهايي با تعداد زيادي بازشو، امکان تشکيل مفاصل برشي ارتفاعي در اطراف بازشو بررسي و از تشکيل آن اطمينان حاصل شد. در اين راستا، براي تعيين نسبت ميرايي معادل اين ديوارها، الگوريتمي پيشنهاد شد که بر اساس تاريخچه زماني انرژي در هر سيستم، نسبت ميرايي معادل را در هر لحظه از زمان ارائه مي دهد. در ادامه ديواري با يک بازشو در ارتفاع در نظر گرفته شد که شامل دو مفصل پلاستيک سري، يکي به صورت خمشي در پاي ديوار و ديگري به صورت برشي در ارتفاع در اطراف بازشو باشد. با توجه به اينکه بارگذاري واقعي سازه به صورت ديناميکي بوده و مرکز بار در طول زمان بارگذاري متغير است، اين امکان وجود خواهد داشت که در اين مفصل ارتفاعي، در برخي از بازه هاي زماني انرژي زلزله تلف شده و در نتيجه از نياز شکل پذيري در پاي ديوار بکاهد. اين مفصل ارتفاعي بر اساس برش عمومي وارد بر ديوار ميصتواند به صورت موضعي رفتار خمشي و يا برشي از خود بروز دهد. با توجه به جزييات پيچيده مورد نياز براي تامين شکل پذيري خمشي در اطراف بازشو، مفصل برشي موضعي مد نظر قرار گرفت. به همين منظور، مطالعه اي پارامتريک براي تعيين محل بازشو در ارتفاع ديوار براي تشکيل همزمان دو مفصل در حين زلزله انجام شد که به روابطي پارامتريک انجاميد. به منظور حساسيت سنجي روابط مذکور به محل بازشو و درديوارهاي مختلف، رفتار لرزهصاي اين ديوارها با موقعيت هاي متفاوت بازشو ارزيابي گرديد. براي تشکيل ديوار برشي با شکل پذيري دوگانه، تعيين دقيق ظرفيت برشي مفصل ارتفاعي و ظرفيت خمشي مفصل پاي ديوار از اهميت بسزايي برخوردار است. از آنجا که اصول حاکم بر روش هاي برآورد ظرفيت برشي بر اساس تئوري کرانه پايين پلاستيسيته بوده و کاملا متمايز از طراحي خمشي است، اين روش ها نمي تواند نيازهاي طراحي ديوارهاي برشي با شکل پذيري دوگانه را که دقت در تعيين ظرفيت مفاصل از ملزومات آنهاست، جوابگو باشد. بنابراين، سعي بر اين شد تا با انجام مطالعات آزمايشگاهي بر روي اين مفاصل، علاوه بر ارائه الگوي مناسب فولادگذاري در اطراف بازشو، اضافه ظرفيت مفصل برشي تعيين و راهکارهايي براي کاهش آن پيشنهاد گردد. ويژگي منحصر بفرد اين آزمايش، ايجاد شرايطي شبيه برش خالص چيدمان بارگذاري مي باشد. نتايج بدست آمده نشان مي دهد که با وجود بازشو، علاوه بر کاهش ظرفيت برشي مقطع، شکل پذيري افزايش يافته و امکان حصول تغييرشکل هاي نسبي زياد فراهم مي گردد. علاوهص بر اين با گسترده شدن فضاي ترک خوردگي در اطراف بازشو و تبديل رفتار از حالت دوخطي به سه خطي، قابليت استهلاک انرژي در رفتار چرخه اي مفصل افزايش يافته است. در پايان، عملکرد يک ديوار برشي با شکل پذيري دوگانه از طريق تحليل اجزاي محدود مورد بررسي قرار گرفت.