منطقه البرز در شمال سرزمین ایران، کمربند کوه زایی فعال با درازاي تقریبی ۶۰۰ کیلومتر از کوه هاي تالشدر غرب تا کپه داغ در شرق، داراي پهناي بین ۶۰ تا ۱۲۰ کیلومتر و در حاشیه جنوبی حوضه خزرجنوبی قرار گرفته است. فشردگی البرز در پهنه هم گرایی عربی- اوراسیا ۱ و در بین صفحه کوچکایران مرکزي از جنوبو صفحه اوراسیا از شمال، سببجنبشهاي کنونی در این منطقه گردیده است. لرزه خیزي و وجود ساختارهاي گسلی پیرامون تهران بزرگ، اهمیت فوق العاده و انگیزه توجه به پژوهشهاي زمین لرزه اي به منظور کاهشو یا کنترل تلفات انسانی و خسارات زیان بار این پدیده میباشد. منطقه پیرامون گسل مشا و شرق تهران از مراکز تجمع زمین لرزه هاي دستگاهی اخیر می باشد. بنابرضرورت توسعه دانشزمین لرزه و شناختویژگی هاي آن در این منطقه، لرزه خیزي و لرزه زمین ساخت پهنه خاوري دامنه جنوبی البرز مرکزي شامل گستره در برگیرنده شهر تهران تا شرق فیروزکوه، شمال ایوانکی تا دامنه جنوبی آتشفشان دماوند مورد بحثو بررسی قرارگرفته است.روشکار ثبتو پردازش زمین لرزه ها در یکشبکه لرزه نگاري متراکم محلی نصبشده موقت شامل ۴۸ ایستگاه، جمع آوري و پردازشداده هاي بیشاز ۳۰ ایستگاه لرزه نگاري دائمی موجود در منطقه به مدت ۴ تا ۶ ماه از اواخر خرداد تا آبان ماه سال ۱۳۸۵ (ژوئن تا نوامبر ۲۰۰۶ میلادي) بوده است.با تعیین محل دقیق ۵۵۳ خرد زمین لرزه ثبتشده در دسته داده هاي قابل اعتماد و داراي خطاي مکان یابی رو مرکز و کانون ۲ تا کمتر از ۳ کیلومتر، مدل ساختار سرعتی پوسته بالایی به روشبرگردان یک بعدي داده هاي مربوط به زمان رسید امواج پوسته اي بدستآمد. محیط لرزه اي گسل هاي مشا، آیینه ورزان، پارچین، سرخه و لرزه خیزي ساختارهاي آنتی البرز بررسی شد. ۴۶ ساز و کار کانونی با کیفیت براي رویدادهاي داراي بیشاز ۸ پلاریته محاسبه و مقاطع لرزه اي با دقتدر تعیین (B و A) بسیار بالا و بالامحل و خطاي عمق حدود ۲ کیلومتر با روشتعیین مکان تفاوتدوگانه ترسیم گردید. بررسی هندسه ساختارها نشان داد که شیب گسل هاي فعال به طور عمده به سمتشمال و در طول جغرافیایی عمود بر روند کلی ساختارها از شمال به جنوب، از شیباین گسل ها کاسته می شود. رژیم لرزه زمین ساختی منطقه و مکانیسم گسلشسازگار با الگوي ترافشاري ۲ به همراه تقسیم شدگی محلی لغزشتفسیر گردید.۶/۱ ،۵/۸ ،۵/۴ و P – ساختمان پوسته بالایی در ۴ لایه به ضخامت ۹ ،۴ ،۳ و ۸ کیلومتر و سرعت موج۶/۲۵ کیلومتر بر ثانیه به ترتیببراي این لایه ها از سطح تا عمق پوسته بدستآمد. جنساین لایه ها باتوجه به سرعتموج و شواهد زمین شناحتی در مورد لایه اول و دوم به لایه هاي رسوبی و در مورد لایه مربوط می باشد. (Upper Crystalline Crust) هاي سوم و چهارم به پوسته بلورین بالایی۱ – Arabic- Eurasia Collision Zone 2 – Transpression- با طراحی و نصب ایستگاه هاي لرزه نگاري متراکم، پوششمناسبرویدادها و دقتدر تعیین رومرکز و کانون آنها به کمتر از ۲ کیلومتر قدرت تفکیکرسید و با این توانایی لرزه خیزي ساختارهاي فعال مشخصو پیوند آنها در سطح و عمق با زمین لرزه هاي کوچکمنطقه برقرار شده است. – مکانیسم گسلشروند لرزه خیز مشا با ساز و کارهاي کانونی رویدادهاي داراي کیفیت بسیارتعیین و مشخصشد که این گسل روي قطعه مستقیم خاوري- باختري داراي مکانیسم (A خوب(کلاس هاي متفاوت و داراي شیب حدود بیشاز ۶۰ درجه به سمتشمال می باشد و درهمه جا جابجایی امتداد لغزچپ گرد را حفظ نموده است. در انتهاي غربی این شاخه، مکانیسم فشاري داراي چیرگی و به سمت انتهاي شرقی این بخش، گاهی با مؤلفه هاي کوچکی از کششهمراه شده است. همچنین لرزه خیزي پیراون نزدیکروند مشا در مقایسه با سایر ساختارهاي لرزه اي، تهدید کننده ارزیابی گردیده است. – ساختارهاي فعالی در آنتی البرز وجود دارند که ساز و کارهاي متفاوتی از فشاري، امتداد لغز و کششی نشان داده اند. همراهی مؤلفه هاي کششی با تعداد زیادي از آنها مشاهده می شود که از نظر شواهدزمین ساختی روي روندهاي کوتاه(کمتر از ۲۰ کیلومتر) قرار دارند. این روندها در مقاطع لرزه اي آشکار و قابل پیگیري نیستند. به خط شدگی خوبی از رویدادهاي با کیفیت خوب روي روند جاجرود- پردیس- آبسرد و در مواردي نیز در پیوند با ساختار سرخه- سرخه حصار مشاهده شده است. تنوع و آشفتگی ساز و کارها در این محدوده و به ویژه در جنوبسه گانه گسل هاي مشا- شمال تهران( شرق شهر تهران بزرگ) به گره تکتونیکی می ماند و داراي پیچیدگی هاي لرزه زمین ساختی کمتر شناخته شده می باشد.
– راستاي تنشهاي اصلی زمین ساختی بر اساس اطلاعات مربوط به راستاي محورهاي زلزله شناختی و براي N بدست آمد. این راستا براي تنشفشاري ۴۰ (β و T ،P) ساز و کارهاي کانونی زمین لرزه ها برآورد شده است. N راستاي تنشکششی ۱۳۰ – با توجه به شواهد متقن زلزله شناسی و مدل هاي ارائه شده، ضخامتی حدود ۲۰ کیلومتر براي لایه لرزه زا در ژرفاي بیشاز ۳ تا کمتر از ۲۵ کیلومتر منظور شده است. تغییر در هندسه ساختاري به عنوانعامل اصلی در تعیین و تغییر ساز و کارهاي کانونی رویدادها روي گسل مشا در رژیم ترافشاري البرز مرکزي ارزیابی گردیده است. در این پژوهشعلاوه بر اینکه به مستندات زلزله شناسی روند لرزه خیز جاجرود- پردیس- آبسرد پی ۵۲ روي روند مشا در محدوده دریاچه / ۵۲ تا ۳۵ / برده شد، به آرامشنسبی لرزه اي در طول جغرافیایی ۱۵ تار و در بین گسله هاي دریاچه ساهون در شمال و گسله آیینه ورزان در جنوبمشا نیز توجه شده است.بخشی از یافته هاي این پژوهشبه عنوان شواهد لرزه شناسی به تأیید آن قسمتاز مطالعه آلن وهمکاران( ۲۰۰۳ ) که دریاچه تار را جدایشکششی کوچک ۳ دانسته، کمک می کند.